از این همه راهِ رفته و نرفته، آن‌که برمی‌گردد، صورتِ مرگ است. این‌جا یکی هست که وقت زاییدن بزش رسیده. بزش که زایید، خیال می‌کند سری توی سرها درآورده. فرق هست بین سپیدار و خرزهره. حالا هر کس به خیالی. باغبان می‌خندد. یکی را می‌کارد و آب می‌دهد، یکی را می‌کند و به باد می‌دهد. به وقتِ باد، به وقتِ خنده، فقط ریشه باید. همیشه باید.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Tonya ساغر چت aidebacklink اخبار عکاسی ابراهیم دیالمه My beloved python گالری سارب Denise Security | امنیت